برکه نوح بزرگ ترین برکه دیده بان

برکه نوح یکی از قدیمی ترین و بزرگترین برکه های موجود در دیده بان است. برکه نوح درضلع شرقی مسجد ولی عصر (مسجد بالا) واقع شده بود، که به تنهایی آب شرب ساکنان روستا را تامین میکرد. برای پر شدن این برکه به شعاعهای اطراف برکه کانال کشی شده بود تا آبهایی که براثر بارندگی بر زمین میماند به سمت برکه هدایت شود.

آب انبارهای روستای دیده بان

قدمت این برکه به بیش از هشتاد سال میرسد که متاسفانه در دومین دوره انتخابات شورای روستایی، توسط اعضای سابق این شورا، به بهانه این که میخواهند بجای آن دفتری جهت پایگاه بسیج بسازند تخریب شد. این برکه میتوانست بعنوان یکی از آثار تاریخی دیده بان پا برجا بماند ، چرا که حاصل تلاش و زحمت جمعی مردمان روستا در زمانهای دور بوده است.

برای اینکه به اهمیت وجود این برکه بیشتر پی ببرید روایتی را که از چگونگی ساخت آن بجای مانده را برای شما تقل میکنیم ، باشد که شورای روستا بیشتر به فکر آبادانی باشد تا تخریب و ما نیز بی تفاوت از کنارچنین مسائلی نگذریم.

 حدود ۸۰ تا ۱۰۰سال پیش که دقیقا نمیدانم ، جمعیت بسیارکمی در دیده بان زندگی میکردند. بطوریکه عده خانه ها بسیارکم بود و تا حدود همین مسجد ولی عصر دیگر خانه ای ساخته نشده بود و مردان آنروز اجداد و نیاکان ما دیده بانیها بودند . یعنی پدر پدر یزرگهایمان در آن روزگار زندگی میکردند. در آن روزگار مردان به کارهای مخصوص خودشان میپرداختند و یکی از کارهایی که زنان انجام میدادند ، آوردن آب شرب از برکه ها بود.

در داخل روستا هیچ برکه ای نبود و آنها مجبور بودند برای آوردن آب به محل بهشت زهرای فعلی که درآنزمان بسیار پرت و ترسناک بود بروند. یک روز عده ای از زنان به سمت برکه ای واقع در آنجا میروند واز آنجاییکه راهزنان زیادی در منطقه وجود داشته اند به عده ای از آنها که کناربرکه نشسته بودند، برخورد میکنند.

 این عده از راهزنان را در منطقه، همه می شناختند .آنها از زنان دیده بانی علت آمدنشان به این نقطه را جویا می شوند. زنان میگویند که ما برای تامین آب آمده ایم. یکی از دزدان میگوید مگر در ده شما مرد وجود ندارد که شما برای بردن آب آمده اید. زنان میگویند آب آوردن از برکه کارما زنان شده و مردان به کارهای دیگری مشغول هستند. دزدان میگویند مردان شما مرد نیستند که شما زنان را برای بردن آب فرستاده اند.اگر ما همه شما را بدزدیم، آیا مردانتان آه وافسوس نمیخورند که ای کاش خودمان آب می آوردیم. میدانید که هرکاری از دست ما دزدان برمی آید. پس بروید و به شوهرانتان بگویید از امروز روسریهای زنانتان را برسرکنید و کارهای زنانه انجام دهید، شما مرد نیستید که زنانتان را برای آوردن آب به این منطقه میفرستید. خجالت بکشید.

 زنان پس از اینکه آب را از برکه تامین کردند به ده برگشته و پیغام دزدان را به شوهرانشان میدهند. مردان ده که از شنیدن این پیغام ناراحت و غیرتی میشوند و آز آنجائیکه آنها وقتی برای آوردن آب از برکه ندارند، دور هم نشسته تا برای حل این مشکل راه چاره ای بیابند.

 بالاخره به این نتیجه میرسند که در داخل ده یک برکه ای بسازند تا زنان مجبور نباشند این همه راه برای آوردن آب به خارج از ده برودند.آنها باهمت وتلاش شبانه روزی و همکاری هم کار ساختن برکه نوح را آغاز میکنند و آن را تبدیل به بزرگترین وعمیق ترین برکه اطراف دیده بان میکنند .

 حالا به نظرشما چنین برکه ای که حاصل تلاش ومشقت اجداد مان بوده ،سزاوار تخریب بوده یا نه ؟ آیا بهتر نبود شورای محترم روستا برای ساختن دفتر پایگاه به فکر مکان دیگری می افتاد ؟

 منبع: سایت دیده بانی ها