کلیاتی از ورود شیخ ابوالقاسم (ع) وخاندانش به دیده بان
حضرت شیخ ابوالقاسم فرزند شیخ ابوتراب از نوادگان شیخ عبدالله انصاری از صحابه پیامبر اسلام(ص) و مادرش خواهر حضرت شاه زندو و از نوادگان امام موسی کاضم (ع) می باشد. شیخ ابوالقاسم پس از آن که همراه سید عفیف الدین شاه زندو از مکه و مدینه راهی جنوب ایران و منطقه بیرم شد. به دستور شاه زندو و با اهل بیت و سپاهیان خود اعزام منطقه دیده بان شد تا اسلام را در این منطقه گسترش دهد.
پس از ورود سپاه شیخ به دیده بان که طبق آنچه از تذکره شاه زندو به دست آمده است حدود سال ۳۸۰ ه.ق می باشد. درگیری هایی مابین گبریان منطقه و سپاه شیخ صورت گرفت که بالاخره قلعه دولاب که مرکز حکومت خان و یا رییس آن منطقه محسوب می شده به محاصره در می آید.
پس از ۴۰ روز مقاومت شدید فتح و پیروزی نصیب مسلمین و شیخ می گردد و اهالی آن مسلمان می شوند. شیخ که از خاندانی اهل علم و تقوا و کرامات بود پس از آن در این روستا که بافت قدیم آن در واقع همان اطراف آرامگاه کنونی ایشان و پایین قلعه بوده است ساکن شدند تا مردم را ارشاد و راهنمایی نمایند.
ایشان سالها با عزت و افتخار در میان مردمان خونگرم دیده بان زندگانی به سر نمود. از خاندان پاک و مطهر ایشان نیز روایتی نقل می کنند . همچون کرامات شیخ ابراهیم ملقب به ” شیخ یک روز” که راه رفت و برگشت شیراز را یک روزه طی نمود.
خواهر گرامی ایشان ” شیخه” ملقب به “خواهر کاکا” که سالها قبل از ورود امامزاده شاه قتال به عمادده از ورود ایشان با خبر بود و با سجاده بر روی آب رودخانه خروشان نماز می خواند و از روی آن عبور می کرد .
همچنین دختر خردسال شیخ ابوالقاسم یعنی “بی بی زیبا” که پس از ورودشان به دیده بان هنگام شبیخون گبریان به خیمه گاه ایشان در حال فرار از دست یکی از سربازان دشمن به سمت کوه گریخت و کوه به حکم خداوند شکافته شد و پس از داخل شدن بی بی زیبا به آن شکاف کوه دوباره بسته شد. و تنها قسمتی از روسری ایشان جهت نشانه بیرون ماند که از آن زمان اهالی روستای دیده بان برای گرفتن حاجت در آن مکان مقدس شمع روشن می کنند و یاد ایشان را گرامی می دارند.
امروز طوایف شیخ روستای دیده بان از نسل شیخ ابوالقاسم می باشند که اکنون ۱۸ نسل از فرزندان ایشان در روستای دیده بان حضور دارند و پس از آن وصلت هایی که مابین اهالی روستا انجام گرفته است. اکثر اهالی روستای دیده بان از نوادگان و نبیرگان آن بزرگوار محسوب می شوند.
با تشکر فراوان از احمد رسولی